ساینای عزیزساینای عزیز، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 10 روز سن داره

سیمرغ زندگیمون

اندر احوالات پرنسس ما

ساینا من از هفته پیش انقدر خوشگل میاد میزنه روی شونه من و خیلی با مزه میگه ماما منم همش می گم بله باز میگه ماما اینو چند بار پشت سر هم تکرار می کنه بابا رو هم همینطور. به زبون خودش هم میتونه تا 10 بشموره همه چیزم میشمره یعنی هر چیزی که چند تا باشه . شبیه هم مثل چند تا سیب یا هر چیز شبیه به این از نظر مفهومی هم همه چیز رو متوجه میشه فقط برنامه های تلوزیون رو دوست نداره تموم شن مثلا پنگول که شعر میخونه و تموم میشه میاد کنترل رو میده به من میگه بازم بیارش که بخونه دخترم داره متمدن هم میشه دیگه سعی میکنه دنبال کسی که از خونه میره بیرون گریه نکنه. کتاب خوندن هم دوست داره البته وقتی که من واسش می خونم.دیگه کلا داره مستقل میشه یه خانومی که جی...
12 آذر 1392

یکسالگی وبلاگ

این کلاه رو بابا محمد خوش سلیقه عزیز دل ما خریده دستش درد نکنه چقدر هم بهت میاد وبلاگمون 28 آبان یکساله شد. تولد وبلاگمون مبارک ...
2 آذر 1392

پرنسس هجده ماهه ما

روز پنجشنبه همراه مامان جون و باباجون رفتیم مرکز بهداشت البته صبح زود اخه متاسفانه واکسن ساعت ده به بعد تموم میشه.قد و وزنو انجام دادیم خیلی ترسیده بودی با برخوردای خیییییییییییلی خوب مامورین بهداشت هم که دیگه خیلی بهتر شدی من نمی دونم اینا حقوق میگیرن که چیکار کنن.بعدم که آروم شدی اومیدم واسه تزریق واکسن یه دونه روی بازو و یکی هم روی پات که خیلی گریه کردی اما اشکال نداره واسه خودته و سلامتیت عشقم قطره فلج اطفال هم که نیست شده بود.گفتن تحریممممممممممم!!!!!! خلاصه اومدیم خونه منم که خیلی ناراحت واسه قطره بابا محمد پیشنهاد داد به مطب دکتر خودت زنگ بزنم خدا رو شکر زنگ زدم و دکتر مهربون خودت داشت رفتیم و دادن خوردی خیالم راحت شد.شبم طبق معمول هم...
2 آذر 1392
1